جلسه ۶ احکام حروف: تفخیم و ترقیق

آموزش تجوید سطح ۲ 

توسط استاد: سید محسن موسوی بلده

جلسه ۶ احکام حروف: تفخیم و ترقیق

احکام حروف

احکام حروف حالاتی است که هنگام ترکیب حرف در کلمات برای آن پیش می آید.

به عبارت دیگر شرایطی که در کلمات برای حرف پیش می آید. (مثلاً حرکات مختلف، سکون،  تشدید و…) .

و نیز همجواری با حروف قبل و بعد موجب بروز این حالات «احکام» در حرف میشود.

به عنوان مثال راء ساکنه در صورتی که حرف ماقبل آن مفتوح باشد «تفخیم» میشود (درشت اداء میگردد)؛ حال آنکه اگر ماقبل آن کسره واقع شود ترقیق شده و نازک و کم حجم اداء می گردد.

و یا نون ساکنه در مجاورت «ل» ادغام شده و از بین میرود؛ اما اگر پس از آن «د» قرار گیرد دیگر ادغام نمیشود.

 

* تفخیم

در اصطلاح تجوید: «درشت و پرحجم تلفظ کردن حرف یا حرکت است».

کلمه «تغلیظ» هم در تجوید مترادف «تفخیم» و هم به معنای «بر غلظت چیزی افزودن» آمده است؛ که فقط به پرحجمی حرف «ل» اطلاق میشود .

 

* ترقیق

در لغت: «به معنای رقیق کردن و از غلظت چیزی کاستن است».

و در تجوید عبارت است از « نازک و کم حجم تلفظ کردن حرف یا حرکت».

همه حروف استعلاء در همه شرایط بدون استثنا «تفخیم» میشوند؛ اما باید دانست میزان تفخیم این حروف در حالات مختلف کم و زیاد میشود (از بین نمیرود).

مراتب تفخیم بدین شرح است: میزان تفخیم و درشتی صدا

در حرف مفتوح (کشیده و کوتاه) بیشتر

در حرف مضموم (کشیده، کوتاه و سکون) متوسط

در حرف مکسور (کشیده و کوتاه) حداقل

 

مراتب تفخیم حروف استعلاء در مثالهای زیر رعایت شده است:

حرف صاد: صالحات – صَدْری – صُرِفَت – صُورَهٌ – تَصْبِرُ – یَصِلُ – نواصی

حرف ضاد: ضَامِرٍ – أَضَلّوا – ضُرِبَت – مَغْضوب – یَضْرِبُ – نَضِجَت – أرضی

حرف طاء: أطاعونا – طَیِّبَاتِ – طُمِسَتْ – طُوبی – یَطْمَعُ – لا تُطِعْ – أطیعُوا

حرف ظاء: ظالِمُونَ – ظَلَمَ – ظُلِمُوا – یَظْهَرُونَ – ظِلالُها – عَظیمَ

حرف خاء: خافُوا – خَیْرَ – خُسراناً – یخوضوا – إخراج – خِلالَها – أخی

حرف غین: غافِلُونَ – غَیْری – الغُروبُ – یَعْوصُون – مَغْرِب – غِلاظٌ – صَغیرَه

حرف قاف: قالوا – قَبْلَ – قُلْنَ – یَقولوا – یَقْبَلُ – القِسط – فَقِیل

 

* تغلیظ و ترقیق حرف «لام»

حرف «لام» در تمامی کلمات، کاملاً ترقیق میشود و تغلیظ آن فقط در «لام» لفظ جلاله «الله» صورت میگیرد.

شرط آن این است که حرکت قبل از «لام» در کلمه «الله» فتحه یا ضمه باشد. اگر قبل از «لام»  در «الله» کسره واقع شود، لام به ترقیق اداء می گردد.

تمرین: اَلله ـ فالله ـ هُوَ الله – إنَّ اللهَ – فَرَضَ الله – أرِنَا الله – رَسولَ اللهِ – یَدُ اللهِ ـ و اتَّقُوا اللهَ – نَصْرُ اللهِ – رَسُولُ اللهِ ـ لِله ـ بالله – بسمِ الله – فِى اللهِ – سَبیلَ الله – رسولَ الله

 

 

* تفخیم و ترقیق حرف «راء»

نکات مهم:

  1. اگر حرف «راء» حرکت داشته باشد از حرکت خودش میتوان حکم آن را دریافت و نیازی به حروف قبل و بعد راء نیست.
  2. اگر حرف «راء» ساکن باشد باید به حرکت حرف قبل آن توجه کرد؛ اگر حرف قبل از آن نیز ساکن بود حرکت قبل از ساکن را در نظر گرفته و از آن کمک میگیریم.
  3. اصولاً فتحه و ضمه (کوتاه و کشیده) موجب «تفخیم»، و کسره (کوتاه و کشیده) سبب «ترقیق» میشود؛ مگر اینکه عاملی بر آنها چیره شود و حکم را تغییر دهد.

موارد «تفخیم» راء:

  • راء مفتوح و مضموم

مثال: رحیم – رَاحِم – غَفوراً – رُحَمَاءُ – الرُوح غَفُورٌ

  • راء ساکن ماقبل مفتوح و مضموم

مثال: یَرْضَى – قُران – نَهَرْ حُمُرْ

  • راء ساکن ماقبل ساکن و ماقبل آن نیز مفتوح و مضموم (فقط در وقف پیش می آید.)

مثال: وَالْفَجْرْ اَلْیُسْرُ

  • راء ساکن ماقبل الف و واو مدی

مثال: نار – نور

  • راء ساکن ماقبل همزه وصل (گرچه ماقبل راء مکسور باشد.)

مثال رَبِّ أَرْجِعون اَرْجِعُونِ

  • راء ساکن مابعد استعلاء در یک کلمه (گرچه ماقبل راء مکسور باشد.)

مثال: مرصاداً فِرْقَهٍ

 

موارد «ترقیق» راء:

  • راء مکسور

مثال: رِجالٌ – رِیح آمِرٍ

  • راء ساکن ماقبل مکسور

مثال: فِرْعَون – قُدِرْ

  • راء ساکن ماقبل ساکن ماقبل نیز مکسور (در وقف پیش می آید.)

مثال: السِّحر الذِّکر

  • راء ساکن ماقبل یاء مدى

مثال : قَدیر یَسیر

  • راء ساکن ماقبل یاء ساکنه (گرچه قبل آن مفتوح باشد.)

مثال خَیْر سَیْر

 

* تفخیم و ترقیق «الف مدى»

تابع حرف پایه خویش است؛ اگر آن حرف مفخم باشد «الف»، تفخیم و در غیر این صورت ترقیق میشود

مثال «تفخیم»: قالَ – صادِقِینَ – فَاللهُ – یَدُ اللهِ – رَازِقِینَ

مثال «ترقیق»: شآءَ – مالک

 

 

* اماله

در لغت: «به معنای میل دادن، متمایل کردن و منحرف نمودن است.»

در اصطلاح قرائت عبارت است از: «میل دادن فتحه به سوی کسره و الف مدی به سوی یاء مدی.»

«الف» پس از «راء» در این کلمه اماله میشود؛ بدین شکل که صدای «الف مدی» را مانند کسره فارسی البته به صورت کشیده ادا میکنیم.

در کلمه «مَجْرَاهَا» در واقع «الف» به سوی «یاء مدی» میل پیدا کرده است. همچنین لازم است به خاطر سپرده شود که حرف «راء» نیز در این حال ترقیق میگردد.

سیداسلام هاشمی مقدم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *